loading...

Brayan Huels DDS

بازدید : 91
يکشنبه 16 آذر 1399 زمان : 16:04

Lei تنگ Lei ۲۵ ساله، به شبکه NBC News.DACA گفت: "ما باید به عنوان بخشی از این جامعه به عنوان بخشی از این کشور، به عنوان کسی دیگر که با هیچ چیز و تلاش خود تلاش خود را برای حمایت مالی از خودم، تحصیلات، و خانواده‌ام انجام داده‌است، صحبت کنیم". قبل از اینکه دریافت‌کننده DACA باشم، قادر به کار کردن، باز کردن حساب بانکی و یا حتی درخواست برای یک شماره امنیت اجتماعی نبودم. با این حال، پس از دریافت DACA، من شروع به دنبال کردن تحصیلات دانشگاهی کردم، که برای یک شغل نیمه‌وقت در محوطه دانشگاهی ام به کار گرفته شد و توانستم چند بورسیه دریافت کنم تا جان مرا برای زندگی بهتر تغییر دهد. اگر برای این برنامه کاربردی نداشته باشم، نمی‌توانم تصور کنم که قادر به تکمیل تحصیلات ام یا حمایت مالی از خودم باشم. من در نهایت همان فرصت‌هایی را داشتم که همتایان شهروند ایالات‌متحده از تمام زندگی خود استفاده می‌کردند. به لطف DACA، اکنون می‌توانم به رویاهای شخصی و حرفه‌ای ام دست یابم. DACA ممکن است راهی برای شهروندی نباشد، اما مطمئناً بهترین thing.Riya Nathrani می‌گوید که DACA زندگی اش را برای بهتر شدن تغییر داده‌است. با کسب اجازه از Riya NathraniThe برای این که به یک کشور جدید در سن پایین آورده شود، من بیش از متولد شدن نیستم، اما سال‌ها بعد به من یاد داد چطور بر سختی‌ها غلبه کنم و امید خود را حفظ کنم. من هر روز در کلاس خود با پرچم آمریکا بیعت می‌کردم، در حالی که به آمریکا آموزش می‌دادم.

تاریخ و غرق شدن در آموزش و پرورش آمریکا، تمایل خانواده به دنبال کردن رویای آمریکایی فرصت‌های بی شماری را به من داده‌است و به من کمک کرده‌است که شور و اشتیاق خود در تدریس را کشف کنم. تصمیم گرفتم تا حدی در تحصیل در کالج Marianas شمالی تحصیل کنم و امیدوار باشم که بتوانم جوانان را به حاشیه رانده و هویت نژادی مثبت در جامعه خود را ترویج کنم. من آرزو دارم به دانش آموزان خود کمک کنم تا زندگی بهتری برای خود در راه دسترسی به آموزش با کیفیت ایجاد کنند. با DACA، من در نهایت به یک دارایی با ارزش برای جامعه من و ماه economy.Last تبدیل شدم، با مدرک لیسانس خود در رشته آموزش از کالج Marianas شمالی فارغ‌التحصیل شدم و بالاترین افتخار را در میان فارغ التحصیلان فارغ‌التحصیلی من دریافت کردم، مدخل الاهیات Cum Cum (آتلانتا، جورجیا)# MyAsianAmericanStory منحصر به فرد نیست. درست مانند صدها هزار پدر و مادر دیگر، والدینم مرا در جستجوی فرصت به ایالات‌متحده آوردند. من یکی از آن‌ها بودم. ما فیلیپین را ترک کردیم و امیدوار بودیم که سرزمین جدید ما به این معنا باشد که مادرم دیگر مجبور نخواهد بود روی تخته‌های چوبی بخوابد، همانطور که او هر شب به مدت ۲۸ سال انجام داد و پدرم قادر خواهد بود که تخصص خود را در درمان فیزیکی تمرین کند. ۱۹۹۴. ماه‌ها، پدر و مادرم و من از مبل بلند شدم تا جایی پیدا کنم تا خانه permanent را پیدا کنم. در نهایت ما در ما کون، جورجیا ساکن شدیم و تا حدود ۱۰ سال، ما در حالی که شروع به ساخت خانه جدید ایالات‌متحده کردیم، بزرگ شدیم. سپس همه چیز تغییر کرد. ۲۰۰۳. ما برای کارت‌های سبز خود درخواست دادیم. برای اینکه ما واجد شرایط بشویم، پدرم باید از یک باتری از آزمون‌های شایستگی انگلیسی عبور کند تا ثابت کند که اداره مهاجرت و تابعیت (INS)می‌تواند به طور موثر به عنوان یک درمانگر فیزیکی ارتباط برقرار کند. او هر بخش از آزمون را به جز برای یک بخش صحبت می‌کرد. پس از انجام آزمایش‌ها بیش از حد و بیش از حد، او در یک بخش با حاشیه‌های بسیار کوچک موفق شد. در نهایت، INS کاربردهای ما را انکار می‌کند. در سالگرد of، ما جشن می‌گیریم که چقدر به اینجا آمده‌ایم، اما recogn

ize که هنوز راه‌هایی برای رفتن داریم . " immigrants غیر قانونی " ( tago ng tago ) که به معنی پنهان کردن و پنهان کردن در زبان مادری my و یا " بیگانگان غیر قانونی " است , ما حق خود برای اقامت قانونی در این کشور را از دست دادیم . خانواده من باید تصمیم بگیرند . آیا ما در ایالات‌متحده بمانیم و در هر لحظه در معرض خطر دستگیری و اخراج قرار بگیریم یا به فیلیپین برگردیم , کشوری که زمانی که تنها یک سال سن داشتم ترک کردم ? ما تصمیم گرفتیم که پدر و مادرم به من گفتند که هیچ وقت به کسی درباره وضعیت مهاجرتی من چیزی نگویید . اگر به فرد اشتباه می‌گفتم , می‌توانستیم گزارش کنیم و زندگی , همانطور که می‌دانستیم , تمام می‌شود . بیشتر اوقات آن را نگه داشتم . سخت‌ترین قسمت در مورد مدرک بودن احساس این بود که کسی وجود ندارد که واقعا درک کند که شما چه چیزی در حال عبور از آن هستید . این که هیچ‌کس دلیل واقعی زندگی شما در ترس و اضطراب را در هر روز نخواهد دید و چرا نمی‌توانید چیزهایی را که دوستانتان در سال 2012 اعلام کرده بودند را انجام دهید , من برای خوشحالی از جا پریدم . در نهایت , من می‌توانستم از تاریکی بیرون بیایم و زندگی dignified داشته باشم . بدون DACA , من قادر نبودم شغل رویایی خود را با آمریکایی‌ها به دست بگیرم - آتلانتا , اولین قانون غیر انتفاعی و مرکز حمایت که به حقوق مدنی , اجتماعی و اقتصادی مهاجران آسیایی و پناهندگان در جنوب شرقی اختصاص داشت . بخش بزرگی از شغلم به تشویق آمریکایی‌ها برای شرکت در جوامع خود در وهله نخست از طریق رای دادن اختصاص دارد . اگرچه من به دلیل وضعیت مهاجرتی خود نمی‌توانم به خودم رای دهم , تشویق دیگران به انجام این حق بسیار مهم راه خدمت به جامعه است . وقتی DACA در سال 2012 اعلام شد , من برای خوشحالی از جا پریدم . در نهایت , من می‌توانستم از تاریکی بیرون بیایم و زندگی dignified تری زندگی کنم ,

مهاجرت مهاجران آسیایی - آمریکایی به این کشور , به خصوص آن‌هایی که هنوز در سایه هستند . در سالگرد of , ما جشن می‌گیریم , اما می‌دانیم که هنوز راهی برای go.Marc ela Zhou ( لس‌آنجلس , کالیفرنیا ) داریم . پدر و مادر من در دهه 1980 موجی از مهاجران را از روستاهای روستایی جنوب چین به مکزیک دنبال کردند . بعد از این که آن‌ها در شهر مخیکالی , یکی از شهرهای مکزیک هم‌مرز با کالیفرنیا , به دنیا آمدند , من و خواهرم به دنیا آمدند . پدر و مادرم ثابت کردند که خواهرم و من اجداد چینی خود را حفظ کرده‌ایم در حالی که فرهنگ مکزیک را نیز در آغوش گرفتیم . مهم‌تر از همه , والدین ما به خواهرم یاد دادند و من تحصیل را به عنوان ارزشمندترین دارایی که یک انسان می‌توانست داشته باشد , می‌دیدم . با این حال , هیچ یک از آموزه های پدر و مادرم مرا برای بحران هویت که برای اولین بار در مکزیک به دنیا آمده و در مکزیک به والدین مهاجر چینی متولد شده بود , آماده کردند , در حالی که من برای پیدا کردن هویت خودم در تلاش بودم که هویت خودم را پیدا کنم . مبارزه هویت من با افزودن یک برچسب جدید بیشتر شدت گرفت : مهاجران غیر قانونی . زندگی در یک شهر مرزی , من شرطی شدم که از وضعیت مهاجرتی خود شرمنده و secretive باشم . در حالی که خانواده من همچنان در مکزیک زندگی می‌کردند , من در لباس مبدل به عنوان چینی آمریکایی در Calexico زندگی می‌کردم . ماموران گشت مرزی هر اینچ از شهر را زیر پا گذاشتند و همسایه همسایه من نیز بودند . با این حال , ترس از اخراج من مرا خاموش کرد , زیرا احساس گناه می‌کردم که دیگران مشکوک به مهاجرت غیر قانونی شده‌اند , تنها به خاطر رنگ of ela Zhou در مکزیک به دنیا آمده و در مکزیک به والدین مهاجر چینی افزایش‌یافته است . به

برچسب بودن به عنوان یک مهاجر بدون سند ، من به عنوان معتبر کلاس دبیرستان خود ادامه دادم و فارغ التحصیل شدم. با این حال ، رویای آمریکایی من بیشتر از نامرئی بودن من در این کشور از نبود شماره تأمین اجتماعی جلوگیری شد. با این حال ، با پشتکار و رانندگی ، من از پذیرش چنین سرنوشتی خودداری کردم - من در یک سال از کالج جامعه خارج شدم و لیسانس خود را در دانشگاه کالیفرنیا ، سن دیگو (UCSD) طی سه سال از فارغ التحصیلی دبیرستان به پایان رساندم. پس از اولین کسی که در خانواده ام موفق به اخذ مدرک دانشگاهی شدم ، به من تقاضای تعویق برای ورود به کودکان (DACA) داده شد و به من حضور قانونی و توانایی کار داد. DACA همچنین به من دسترسی به بسیاری از تجملات را داد: گواهینامه رانندگی ، کارت اعتباری و از همه مهمتر ، رهایی از ترس و افسردگی مداوم که مدت زمان طولانی در آن زندگی کردم. RELATED: True Story الهام بخش سری وب مقابله با نوجوانان بدون مستند LifeDACA بود. دنیایی از فرصتها برای تلاشهای تحقیقاتی من به عنوان یک هماهنگ کننده تحقیقات بالینی و من همچنین به عنوان مترجم اسپانیایی در کلینیک رایگان UCSD داوطلب شدم تا جامع ارائه دهم. بسیاری از تجربیات در این راه چشم من را به شدت نابرابری های بهداشتی در کشور ما باز کرده است. با افزایش قرار گرفتن در معرض داستانهایی که با خودم طنین انداز است ، یاد گرفتم که وضعیت حقوقی خود و اتحادیه چند فرهنگی را در من در آغوش بگیرم. این به من به عنوان یک مکزیکی-چینی-آمریکایی توانسته است تعهد شخصی برای بهبود شرایط بهداشتی برای افراد تحت نظارت داشته باشم. من آرزو می کنم پزشک شوم که نه تنها به نیازهای فیزیولوژیکی بیمار توجه داشته باشد ، بلکه می تواند چالش های اجتماعی را که به طور پیچیده در زندگی آنها بافته شده است درک کند. به دلیل DACA ، من در یکی از بهترین دانشکده های پزشکی کشور شرکت می کنم و این افتخار را دارم که پزشک شوم که به مبارزه برای محرومان اجتماعی ادامه دهد. Saba Nafees (فورت ورث ، تگزاس) این مدت طولانی بود

و شب ملال آوری در مه. کاملاً خسته بودم و در عین حال سعی داشتم نقشه‌ای را که روز بعد درباره آن صحبت کردم برنامه‌ریزی کنم, خودم را در آستانه درک عمیقی یافتم. این هیات روز بعد بخشی از نخستین ابتکار کاخ سفید در کشورهای آسیایی آمریکایی و جزایر اقیانوس آرام بود و من می‌خواستم در مورد # ۱ صحبت کنم و اینکه چطور زندگی من تغییر کرده‌است. من متوجه شدم که مهاجرت تمام جنبه‌های زندگی من و خانواده‌ام را شکل داده‌است. با این درک که هیچ قسمت از دنیای من, دانشگاهیان, خانواده, عشق یا آینده وجود ندارد برخود لرزیدم. با کسب اجازه از صبا وت در شهر پر جنب و جوش لاهور پاکستان, من رویای آمریکا را دیدم. پدربزرگ و مادربزرگ من آنجا زندگی می‌کردند, بنابراین می‌دانستم که روزی با آن‌ها به آنجا می‌روم و رویای آمریکایی را دنبال می‌کنم. پدرم سخت کار می‌کرد و من به اندازه کافی خوش‌شانس بودم که در یکی از بهترین مدارس شهر تحصیل کنم. بسیاری از بچه‌های کوچک پاکستان به اندازه من خوش‌شانس نبودند. ما مدرسه را شروع کردیم و به سختی کار کردیم. سرانجام, ما متوجه شدیم که پدربزرگ و مادر بزرگ‌های ما بدون اینکه حامی باشند به اینجا زندگی می‌کردند. ما چاره‌ای جز ماندن نداریم. بازگشت به یک کشور جنگ‌زده با انفجار بمب در لاهور که بخش‌هایی از همان ساختمانی که در آن زندگی می‌کردیم به نظر نمی‌رسد, زمانی است که متوجه شدم که در میان دو کشور بوده‌ام و شروع به تقسیم داستان خود به همراه دیگر جوانان شجاعی در سراسر کشور کردم. به عنوان یک حکم اجرایی در این کشور تصویب شد و به فانوس‌دریایی امید تبدیل شد که روزی یک اصلاحات جامع در کشور برگزار شود و میلیون‌ها آمریکایی اجازه دهند در خانه احساس کنند. " این جایی است که من

سفر آمریکا منجر به این شد که: " چشم طوفان ": " چشم طوفان ": " چشم طوفان ": " چشم طوفان ": " چشم طوفان " در صبح ماه می, من در تلویزیون ملی از من خواسته شد که چرا آمریکایی‌ها آسیای میانه از این مساله سواستفاده نمی‌کنند. این فیلم قلبم را می‌شکند که بسیاری از آمریکایی‌های جوان از این منبع هراس دارند که صدها هزار زندگی را به طور چشمگیری در عرض چند سال بعد از ظهر آن تغییر داده‌است, در یک هیات در طی اجلاس سران, رئیس uscis در مورد یک دانشجوی جوان که ریاضیات را در دانشگاه خود مطالعه می‌کند صحبت کرد. دقیقاً شبیه داستان من بود اما اینطور نبود. هم‌گرایی تمام داستان‌های ما گواه قابل‌توجهی بر این واقعیت است که همه ما آمریکایی‌ها در دل هستیم, فقط سعی داریم به تنها خانه‌ای که بیشتر از همه ما می‌دانیم, برگردیم (بوستون, ماساچوست). در ابتدا, این حقیقت که من یک شماره امنیت اجتماعی, اجازه کار و توانایی درخواست برای گواهی‌نامه رانندگی دارم بسیار مهم بود. دلیلش این بود که حقوق متمم اول من در واقعیت تضمین شده‌بود و نه تنها در سخنرانی‌ها و کتاب‌های درسی. موقعیت ما خانواده مان را در عدم اطمینان دائمی حفظ کرده بود, و با وجود اینکه هنوز کاره‌ای زیادی برای انجام دادن وجود دارد, به من اجازه داد تا در حمایت از خانواده‌ام پیش‌قدم باشم. دوم اینکه به من اجازه داد تا به عنوان یک دانشجوی دبیرستان با عدم اطمینان کم‌تر به دانشگاه‌ها و بورسیه مراجعه کنم. من می‌دانستم که استفاده از کالج به عنوان یک دانش‌آموز بدون مدرک به طور باور نکردنی مشکل است, و اگر چه این هنوز یک واقعیت برای دانش آموزان غیرمجاز است, من به دانشگاه هاروارد رفتم, جایی که در حال حاضر در حال تحصیل در زمینه زیست‌شناسی و زیست‌شناسی هستم.

و شاید مهم‌تر از همه اینکه، DACA به من اجازه داد آزادانه و آزادانه صحبت کنم. قبل از DACA، من هیچ وقت به دوستان و یا هر کسی که می‌دانستم غیرقانونی هستم، نگفتم. این چیزی بود که والدینم و من در طی گفتگوهای دیروقت شب در مورد عدم قطعیت در آینده خود نگه داشتیم. DACA به من آرامش نسبی در مورد حضور من در اینجا داد که بی‌سابقه بود. احساس می‌کردم که بدون ترس از اخراج شدن می‌توانم در مورد تجربه خود صحبت کنم. به هر حال، من احساس کردم که DACA دلیل این بود که اولین حقوق متمم من در واقعیت امن بود، و نه فقط در سخنرانی‌ها و در پارک textbooks.Jin، یک دانشجوی سال جدید در دانشگاه هاروارد، گفت که DACA یک changer بازی است. با کسب اجازه از جین ParkAlthough، این واقعیت پدر و مادرم نیست، من احساس کردم که با DACA، من در نهایت می‌توانم برای حقوق خود و حقوق مهاجران غیر قانونی دیگری مبارزه کنم. بنابراین، من بسیاری از تحقیقات و کاره‌ای آکادمیک در مورد اصلاح مهاجرت را انجام داده‌ام، و اخیرا ۵۰۱ (c)۳ غیرانتفاعی به نام HigherDreams را شکل داده‌ام، که هدف آن فراهم کردن منابع برای دانشجویان فاقد مدارک و درخواست برای کالج است. اکنون، من در دفتر شهردار شهر نیویورک در حال کار برای ارائه مراقبت بهداشتی و دلسوزانه به مهاجران در نیویورک، بدون توجه به مهاجرت status.Foll ow از آمریکا در فیس بوک، تویی‌تر، اینستاگرام و Tumblr هستم.


منبع

Lei تنگ Lei ۲۵ ساله، به شبکه NBC News.DACA گفت: "ما باید به عنوان بخشی از این جامعه به عنوان بخشی از این کشور، به عنوان کسی دیگر که با هیچ چیز و تلاش خود تلاش خود را برای حمایت مالی از خودم، تحصیلات، و خانواده‌ام انجام داده‌است، صحبت کنیم". قبل از اینکه دریافت‌کننده DACA باشم، قادر به کار کردن، باز کردن حساب بانکی و یا حتی درخواست برای یک شماره امنیت اجتماعی نبودم. با این حال، پس از دریافت DACA، من شروع به دنبال کردن تحصیلات دانشگاهی کردم، که برای یک شغل نیمه‌وقت در محوطه دانشگاهی ام به کار گرفته شد و توانستم چند بورسیه دریافت کنم تا جان مرا برای زندگی بهتر تغییر دهد. اگر برای این برنامه کاربردی نداشته باشم، نمی‌توانم تصور کنم که قادر به تکمیل تحصیلات ام یا حمایت مالی از خودم باشم. من در نهایت همان فرصت‌هایی را داشتم که همتایان شهروند ایالات‌متحده از تمام زندگی خود استفاده می‌کردند. به لطف DACA، اکنون می‌توانم به رویاهای شخصی و حرفه‌ای ام دست یابم. DACA ممکن است راهی برای شهروندی نباشد، اما مطمئناً بهترین thing.Riya Nathrani می‌گوید که DACA زندگی اش را برای بهتر شدن تغییر داده‌است. با کسب اجازه از Riya NathraniThe برای این که به یک کشور جدید در سن پایین آورده شود، من بیش از متولد شدن نیستم، اما سال‌ها بعد به من یاد داد چطور بر سختی‌ها غلبه کنم و امید خود را حفظ کنم. من هر روز در کلاس خود با پرچم آمریکا بیعت می‌کردم، در حالی که به آمریکا آموزش می‌دادم.

تاریخ و غرق شدن در آموزش و پرورش آمریکا، تمایل خانواده به دنبال کردن رویای آمریکایی فرصت‌های بی شماری را به من داده‌است و به من کمک کرده‌است که شور و اشتیاق خود در تدریس را کشف کنم. تصمیم گرفتم تا حدی در تحصیل در کالج Marianas شمالی تحصیل کنم و امیدوار باشم که بتوانم جوانان را به حاشیه رانده و هویت نژادی مثبت در جامعه خود را ترویج کنم. من آرزو دارم به دانش آموزان خود کمک کنم تا زندگی بهتری برای خود در راه دسترسی به آموزش با کیفیت ایجاد کنند. با DACA، من در نهایت به یک دارایی با ارزش برای جامعه من و ماه economy.Last تبدیل شدم، با مدرک لیسانس خود در رشته آموزش از کالج Marianas شمالی فارغ‌التحصیل شدم و بالاترین افتخار را در میان فارغ التحصیلان فارغ‌التحصیلی من دریافت کردم، مدخل الاهیات Cum Cum (آتلانتا، جورجیا)# MyAsianAmericanStory منحصر به فرد نیست. درست مانند صدها هزار پدر و مادر دیگر، والدینم مرا در جستجوی فرصت به ایالات‌متحده آوردند. من یکی از آن‌ها بودم. ما فیلیپین را ترک کردیم و امیدوار بودیم که سرزمین جدید ما به این معنا باشد که مادرم دیگر مجبور نخواهد بود روی تخته‌های چوبی بخوابد، همانطور که او هر شب به مدت ۲۸ سال انجام داد و پدرم قادر خواهد بود که تخصص خود را در درمان فیزیکی تمرین کند. ۱۹۹۴. ماه‌ها، پدر و مادرم و من از مبل بلند شدم تا جایی پیدا کنم تا خانه permanent را پیدا کنم. در نهایت ما در ما کون، جورجیا ساکن شدیم و تا حدود ۱۰ سال، ما در حالی که شروع به ساخت خانه جدید ایالات‌متحده کردیم، بزرگ شدیم. سپس همه چیز تغییر کرد. ۲۰۰۳. ما برای کارت‌های سبز خود درخواست دادیم. برای اینکه ما واجد شرایط بشویم، پدرم باید از یک باتری از آزمون‌های شایستگی انگلیسی عبور کند تا ثابت کند که اداره مهاجرت و تابعیت (INS)می‌تواند به طور موثر به عنوان یک درمانگر فیزیکی ارتباط برقرار کند. او هر بخش از آزمون را به جز برای یک بخش صحبت می‌کرد. پس از انجام آزمایش‌ها بیش از حد و بیش از حد، او در یک بخش با حاشیه‌های بسیار کوچک موفق شد. در نهایت، INS کاربردهای ما را انکار می‌کند. در سالگرد of، ما جشن می‌گیریم که چقدر به اینجا آمده‌ایم، اما recogn

ize که هنوز راه‌هایی برای رفتن داریم . " immigrants غیر قانونی " ( tago ng tago ) که به معنی پنهان کردن و پنهان کردن در زبان مادری my و یا " بیگانگان غیر قانونی " است , ما حق خود برای اقامت قانونی در این کشور را از دست دادیم . خانواده من باید تصمیم بگیرند . آیا ما در ایالات‌متحده بمانیم و در هر لحظه در معرض خطر دستگیری و اخراج قرار بگیریم یا به فیلیپین برگردیم , کشوری که زمانی که تنها یک سال سن داشتم ترک کردم ? ما تصمیم گرفتیم که پدر و مادرم به من گفتند که هیچ وقت به کسی درباره وضعیت مهاجرتی من چیزی نگویید . اگر به فرد اشتباه می‌گفتم , می‌توانستیم گزارش کنیم و زندگی , همانطور که می‌دانستیم , تمام می‌شود . بیشتر اوقات آن را نگه داشتم . سخت‌ترین قسمت در مورد مدرک بودن احساس این بود که کسی وجود ندارد که واقعا درک کند که شما چه چیزی در حال عبور از آن هستید . این که هیچ‌کس دلیل واقعی زندگی شما در ترس و اضطراب را در هر روز نخواهد دید و چرا نمی‌توانید چیزهایی را که دوستانتان در سال 2012 اعلام کرده بودند را انجام دهید , من برای خوشحالی از جا پریدم . در نهایت , من می‌توانستم از تاریکی بیرون بیایم و زندگی dignified داشته باشم . بدون DACA , من قادر نبودم شغل رویایی خود را با آمریکایی‌ها به دست بگیرم - آتلانتا , اولین قانون غیر انتفاعی و مرکز حمایت که به حقوق مدنی , اجتماعی و اقتصادی مهاجران آسیایی و پناهندگان در جنوب شرقی اختصاص داشت . بخش بزرگی از شغلم به تشویق آمریکایی‌ها برای شرکت در جوامع خود در وهله نخست از طریق رای دادن اختصاص دارد . اگرچه من به دلیل وضعیت مهاجرتی خود نمی‌توانم به خودم رای دهم , تشویق دیگران به انجام این حق بسیار مهم راه خدمت به جامعه است . وقتی DACA در سال 2012 اعلام شد , من برای خوشحالی از جا پریدم . در نهایت , من می‌توانستم از تاریکی بیرون بیایم و زندگی dignified تری زندگی کنم ,

مهاجرت مهاجران آسیایی - آمریکایی به این کشور , به خصوص آن‌هایی که هنوز در سایه هستند . در سالگرد of , ما جشن می‌گیریم , اما می‌دانیم که هنوز راهی برای go.Marc ela Zhou ( لس‌آنجلس , کالیفرنیا ) داریم . پدر و مادر من در دهه 1980 موجی از مهاجران را از روستاهای روستایی جنوب چین به مکزیک دنبال کردند . بعد از این که آن‌ها در شهر مخیکالی , یکی از شهرهای مکزیک هم‌مرز با کالیفرنیا , به دنیا آمدند , من و خواهرم به دنیا آمدند . پدر و مادرم ثابت کردند که خواهرم و من اجداد چینی خود را حفظ کرده‌ایم در حالی که فرهنگ مکزیک را نیز در آغوش گرفتیم . مهم‌تر از همه , والدین ما به خواهرم یاد دادند و من تحصیل را به عنوان ارزشمندترین دارایی که یک انسان می‌توانست داشته باشد , می‌دیدم . با این حال , هیچ یک از آموزه های پدر و مادرم مرا برای بحران هویت که برای اولین بار در مکزیک به دنیا آمده و در مکزیک به والدین مهاجر چینی متولد شده بود , آماده کردند , در حالی که من برای پیدا کردن هویت خودم در تلاش بودم که هویت خودم را پیدا کنم . مبارزه هویت من با افزودن یک برچسب جدید بیشتر شدت گرفت : مهاجران غیر قانونی . زندگی در یک شهر مرزی , من شرطی شدم که از وضعیت مهاجرتی خود شرمنده و secretive باشم . در حالی که خانواده من همچنان در مکزیک زندگی می‌کردند , من در لباس مبدل به عنوان چینی آمریکایی در Calexico زندگی می‌کردم . ماموران گشت مرزی هر اینچ از شهر را زیر پا گذاشتند و همسایه همسایه من نیز بودند . با این حال , ترس از اخراج من مرا خاموش کرد , زیرا احساس گناه می‌کردم که دیگران مشکوک به مهاجرت غیر قانونی شده‌اند , تنها به خاطر رنگ of ela Zhou در مکزیک به دنیا آمده و در مکزیک به والدین مهاجر چینی افزایش‌یافته است . به

برچسب بودن به عنوان یک مهاجر بدون سند ، من به عنوان معتبر کلاس دبیرستان خود ادامه دادم و فارغ التحصیل شدم. با این حال ، رویای آمریکایی من بیشتر از نامرئی بودن من در این کشور از نبود شماره تأمین اجتماعی جلوگیری شد. با این حال ، با پشتکار و رانندگی ، من از پذیرش چنین سرنوشتی خودداری کردم - من در یک سال از کالج جامعه خارج شدم و لیسانس خود را در دانشگاه کالیفرنیا ، سن دیگو (UCSD) طی سه سال از فارغ التحصیلی دبیرستان به پایان رساندم. پس از اولین کسی که در خانواده ام موفق به اخذ مدرک دانشگاهی شدم ، به من تقاضای تعویق برای ورود به کودکان (DACA) داده شد و به من حضور قانونی و توانایی کار داد. DACA همچنین به من دسترسی به بسیاری از تجملات را داد: گواهینامه رانندگی ، کارت اعتباری و از همه مهمتر ، رهایی از ترس و افسردگی مداوم که مدت زمان طولانی در آن زندگی کردم. RELATED: True Story الهام بخش سری وب مقابله با نوجوانان بدون مستند LifeDACA بود. دنیایی از فرصتها برای تلاشهای تحقیقاتی من به عنوان یک هماهنگ کننده تحقیقات بالینی و من همچنین به عنوان مترجم اسپانیایی در کلینیک رایگان UCSD داوطلب شدم تا جامع ارائه دهم. بسیاری از تجربیات در این راه چشم من را به شدت نابرابری های بهداشتی در کشور ما باز کرده است. با افزایش قرار گرفتن در معرض داستانهایی که با خودم طنین انداز است ، یاد گرفتم که وضعیت حقوقی خود و اتحادیه چند فرهنگی را در من در آغوش بگیرم. این به من به عنوان یک مکزیکی-چینی-آمریکایی توانسته است تعهد شخصی برای بهبود شرایط بهداشتی برای افراد تحت نظارت داشته باشم. من آرزو می کنم پزشک شوم که نه تنها به نیازهای فیزیولوژیکی بیمار توجه داشته باشد ، بلکه می تواند چالش های اجتماعی را که به طور پیچیده در زندگی آنها بافته شده است درک کند. به دلیل DACA ، من در یکی از بهترین دانشکده های پزشکی کشور شرکت می کنم و این افتخار را دارم که پزشک شوم که به مبارزه برای محرومان اجتماعی ادامه دهد. Saba Nafees (فورت ورث ، تگزاس) این مدت طولانی بود

و شب ملال آوری در مه. کاملاً خسته بودم و در عین حال سعی داشتم نقشه‌ای را که روز بعد درباره آن صحبت کردم برنامه‌ریزی کنم, خودم را در آستانه درک عمیقی یافتم. این هیات روز بعد بخشی از نخستین ابتکار کاخ سفید در کشورهای آسیایی آمریکایی و جزایر اقیانوس آرام بود و من می‌خواستم در مورد # ۱ صحبت کنم و اینکه چطور زندگی من تغییر کرده‌است. من متوجه شدم که مهاجرت تمام جنبه‌های زندگی من و خانواده‌ام را شکل داده‌است. با این درک که هیچ قسمت از دنیای من, دانشگاهیان, خانواده, عشق یا آینده وجود ندارد برخود لرزیدم. با کسب اجازه از صبا وت در شهر پر جنب و جوش لاهور پاکستان, من رویای آمریکا را دیدم. پدربزرگ و مادربزرگ من آنجا زندگی می‌کردند, بنابراین می‌دانستم که روزی با آن‌ها به آنجا می‌روم و رویای آمریکایی را دنبال می‌کنم. پدرم سخت کار می‌کرد و من به اندازه کافی خوش‌شانس بودم که در یکی از بهترین مدارس شهر تحصیل کنم. بسیاری از بچه‌های کوچک پاکستان به اندازه من خوش‌شانس نبودند. ما مدرسه را شروع کردیم و به سختی کار کردیم. سرانجام, ما متوجه شدیم که پدربزرگ و مادر بزرگ‌های ما بدون اینکه حامی باشند به اینجا زندگی می‌کردند. ما چاره‌ای جز ماندن نداریم. بازگشت به یک کشور جنگ‌زده با انفجار بمب در لاهور که بخش‌هایی از همان ساختمانی که در آن زندگی می‌کردیم به نظر نمی‌رسد, زمانی است که متوجه شدم که در میان دو کشور بوده‌ام و شروع به تقسیم داستان خود به همراه دیگر جوانان شجاعی در سراسر کشور کردم. به عنوان یک حکم اجرایی در این کشور تصویب شد و به فانوس‌دریایی امید تبدیل شد که روزی یک اصلاحات جامع در کشور برگزار شود و میلیون‌ها آمریکایی اجازه دهند در خانه احساس کنند. " این جایی است که من

سفر آمریکا منجر به این شد که: " چشم طوفان ": " چشم طوفان ": " چشم طوفان ": " چشم طوفان ": " چشم طوفان " در صبح ماه می, من در تلویزیون ملی از من خواسته شد که چرا آمریکایی‌ها آسیای میانه از این مساله سواستفاده نمی‌کنند. این فیلم قلبم را می‌شکند که بسیاری از آمریکایی‌های جوان از این منبع هراس دارند که صدها هزار زندگی را به طور چشمگیری در عرض چند سال بعد از ظهر آن تغییر داده‌است, در یک هیات در طی اجلاس سران, رئیس uscis در مورد یک دانشجوی جوان که ریاضیات را در دانشگاه خود مطالعه می‌کند صحبت کرد. دقیقاً شبیه داستان من بود اما اینطور نبود. هم‌گرایی تمام داستان‌های ما گواه قابل‌توجهی بر این واقعیت است که همه ما آمریکایی‌ها در دل هستیم, فقط سعی داریم به تنها خانه‌ای که بیشتر از همه ما می‌دانیم, برگردیم (بوستون, ماساچوست). در ابتدا, این حقیقت که من یک شماره امنیت اجتماعی, اجازه کار و توانایی درخواست برای گواهی‌نامه رانندگی دارم بسیار مهم بود. دلیلش این بود که حقوق متمم اول من در واقعیت تضمین شده‌بود و نه تنها در سخنرانی‌ها و کتاب‌های درسی. موقعیت ما خانواده مان را در عدم اطمینان دائمی حفظ کرده بود, و با وجود اینکه هنوز کاره‌ای زیادی برای انجام دادن وجود دارد, به من اجازه داد تا در حمایت از خانواده‌ام پیش‌قدم باشم. دوم اینکه به من اجازه داد تا به عنوان یک دانشجوی دبیرستان با عدم اطمینان کم‌تر به دانشگاه‌ها و بورسیه مراجعه کنم. من می‌دانستم که استفاده از کالج به عنوان یک دانش‌آموز بدون مدرک به طور باور نکردنی مشکل است, و اگر چه این هنوز یک واقعیت برای دانش آموزان غیرمجاز است, من به دانشگاه هاروارد رفتم, جایی که در حال حاضر در حال تحصیل در زمینه زیست‌شناسی و زیست‌شناسی هستم.

و شاید مهم‌تر از همه اینکه، DACA به من اجازه داد آزادانه و آزادانه صحبت کنم. قبل از DACA، من هیچ وقت به دوستان و یا هر کسی که می‌دانستم غیرقانونی هستم، نگفتم. این چیزی بود که والدینم و من در طی گفتگوهای دیروقت شب در مورد عدم قطعیت در آینده خود نگه داشتیم. DACA به من آرامش نسبی در مورد حضور من در اینجا داد که بی‌سابقه بود. احساس می‌کردم که بدون ترس از اخراج شدن می‌توانم در مورد تجربه خود صحبت کنم. به هر حال، من احساس کردم که DACA دلیل این بود که اولین حقوق متمم من در واقعیت امن بود، و نه فقط در سخنرانی‌ها و در پارک textbooks.Jin، یک دانشجوی سال جدید در دانشگاه هاروارد، گفت که DACA یک changer بازی است. با کسب اجازه از جین ParkAlthough، این واقعیت پدر و مادرم نیست، من احساس کردم که با DACA، من در نهایت می‌توانم برای حقوق خود و حقوق مهاجران غیر قانونی دیگری مبارزه کنم. بنابراین، من بسیاری از تحقیقات و کاره‌ای آکادمیک در مورد اصلاح مهاجرت را انجام داده‌ام، و اخیرا ۵۰۱ (c)۳ غیرانتفاعی به نام HigherDreams را شکل داده‌ام، که هدف آن فراهم کردن منابع برای دانشجویان فاقد مدارک و درخواست برای کالج است. اکنون، من در دفتر شهردار شهر نیویورک در حال کار برای ارائه مراقبت بهداشتی و دلسوزانه به مهاجران در نیویورک، بدون توجه به مهاجرت status.Foll ow از آمریکا در فیس بوک، تویی‌تر، اینستاگرام و Tumblr هستم.


منبع

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 2
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 16
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 17
  • بازدید ماه : 17
  • بازدید سال : 83
  • بازدید کلی : 7530
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    لینک های ویژه